
بروزرسانی: 20 تیر 1404
"همانطور که درام معماری The Brutalist کاملاً متقاعد نمی کند"
ویل وی، می نویسد ، این بی رحمانه نامزدهای اسکار را هدایت می کند اما به ،وان فیلمی در مورد معماری ، کمی تحت تأثیر آن است.
شما برای یک حماسه معماری منتظر سنین هستید و سپس دو نفر به طور همزمان (تقریباً) همراه می شوند. سال گذشته ، مگالوپولیس ، افسانه ای ناامیدکننده فرانسیس فورد کوپولا منتشر شد و داست، در مورد یک معمار بینایی که در تلاش برای تحقق یک پروژه آرمانشهر در مواجهه با فتنه سیاسی و مخالفت است. اکنون ، از طرف کارگردان بردی کوربت ، وحشیانه است ، که در آن یک معمار بینایی از وحشت جنگ جه، دوم و گریم فقر پس از جنگ برای تحقق یک پروژه آرمانشهر در مواجهه با بلایای شخصی و مخالفت بالا می رود.
The Brutalist و Megalopolis فیلم های بسیار متفاوتی هستند ، اما آنها نیز در رابطه با یک فیلم سوم بسیار شبیه به هم هستند ، از بعضی جهات درام معماری تعریف کننده: The Fountainhead King Vidor (1949) ، اقتباس از رمان Ayn Rand در سال 1943 از رمان در سال 1943 به همین نام ، که در آن یک معمار بینایی تلاش می کند تا در مواجهه با طرح ریزی ، رقیبان کوچک ، یک پروژه آرمانشهر را تحقق بخشد. این الگوی ، در حال حاضر کاملاً واضح است: یک نبوغ مفرد ، یک رویای معماری و دنیای غیر آماده پر از ذهن متوسط.
بی رحمانه مشتاقانه در محافل معماری پیش بینی شده است
سال گذشته با نوشتن برای دژین در مورد مگالوپولیس ، اظهار داشتم که جشن آن از پیامبر معماری خالی و خالی قدیمی قدیمی بود ، یک نوع داستان اواسط قرن بیستم و نه از قدم با زمان حال. و وحشیانه نسخه خود را از اسطوره در آن زمان و milieu ریشه می دهد.
اما شاید این خیلی قدیمی نباشد. اگر به ما یک مورد بلکه دو بازخو، از همان مثل داده نشده باشد ، ممکن است اهمیت بیشتری از آنچه انتظار می رفت داشته باشد. شایان ذکر است که در لحظه کنونی چه چیزی در مورد معماری می گوید.
در وحشیانه-که توسط Corbet و Mona Fastvold نوشته شده است-آدریان بردی بازی می کند László Tóth ، یک معمار آموزش دیده باوهاوس که از نازی ها جان سالم به در می برد و بلافاصله پس از جنگ جه، دوم وارد ایالات متحده می شود. سرانجام ، پس از محاکمات مختلف ، او مورد توجه صنعتگر ثروتمند هریسون ون بورن (گای پیرس) قرار می گیرد. ون بورن خود را حامی Tóth می کند و او را برای طراحی یک مرکز جامعه در یک تپه برجسته ، اختصاص داده شده به یاد مادر ون بورن ، کمیسیون می کند.
این پروژه جاه طلب هر دو مرد را مصرف می کند. Tóth ، ویران شده در اثر تروما ، سرسخت و خود م،ب است ، با هروئین و ،ره های گاه به گاه ، خودآموزی است. ون بورن خوش تیپ و با هم ، بیهوده ، فریبنده و فلسطین است. قدرد، او از کار Tóth نه از خود طرح ها بلکه از ستایش شیک آنها است.
اگرچه مشتاق تحقق یک اثر عالی ، "چیزی بی حد و مرز ، چیز جدید" است ، اما او فاقد هرگونه همدردی واقعی برای این هنرمند است. Tóth ، که با نیروی شخصیت ون بورن به این پروژه کشیده شده است ، از نظر نقش خادم به طور ناچیز از بین می رود. رابطه محکوم است.
این وحشیانه با اشتیاق در محافل معماری پیش بینی شده است. من خودم آن را مشتاقانه پیش بینی کردم. این زمان های ضد روشنفکرانه است. هنر و معماری توسط سرهای فرهنگی و مجازات شرایط اقتصادی مورد ضرب و شتم قرار می گیرند. در اینجا ، به نظر می رسد ، بی،ه ای عالی علیه همه آن بود ، که علاوه بر این ، به یک سبک معماری مورد اهانت آمیز که در حال حاضر موجی از ضد سیاسی سیاسی را تجربه کرده بود ، بود.
وقتی فیلمی مانند این به معماری می پردازد ، به وضوح در مورد بیش از آجر و ملات صحبت می شود
مضامین موجود توسط وحشیانه نمی تواند سنگین تر باشد: هولوکاست ، هویت یهودی ، رویای آمریکایی ، تجربه مهاجرت ، ماهیت هنر و زیبایی. به نظر می رسید که جدیت غیر سازنده در پارچه آن ، به ویژه سه ساعته قابل توجه سه ساعته ، سی و پنج دقیقه زمان اجرا (با مداخله) و نمره فوق العاده آن توسط د،ل بلومبرگ نوشته شده است.
بنابراین ، هنگامی که فیلمی مانند این به معماری می پردازد ، به وضوح در مورد چیزی بیش از آجر و ملات صحبت می شود - یا بتونی ریخته و سنگ بریده شده است.
Tóth در حال ساختن چیزهایی است که افراط گرایان را که سعی در قتل او داشتند ، فراتر رفته و از اس، های شرور که از او سوءاستفاده می کنند و او را نقض می کنند ، و سایر دلتنگ ها و یاهوها پیشی می گیرند. این انتقام از باهوش در مورد ناخواسته است.
این در لحظه ای که Tóth با آن روبرو می شود و توهین می کند به معمار تجاری Plodding که ون بورن برای توجه به هزینه ها وارد می شود ، تقطیر می شود. در سینما ، این صحنه خنده دل،ب داشت که تقریباً شاد بود. این لحظه روانشناختی بود که مخاطب می خواستند ، وقتی این هنرمند مهندس ارزش را در جای خود قرار می دهد. این هسته جذابیت این کل داستان است.
برای اطمینان از اینکه ما قوم معمولی می تو،م با هم ارتباط برقرار کنیم ، هنرمند در The Brutalist ، یک مز،ف نادر نیست. مانند هوارد روارک در چشمه ، Tóth نبوغ به ،وان مرد شاغل است. درست همانطور که پاتریشیا نیل پیدا می کند که روارک گری کوپر در یک معدن کار می کند ، ون بورن زغال سنگ بیل را می بیند. او هیچ اگلهد نیست. هنر او از درد بیرون می آید و هنگامی که او خنثی می شود ، او خشمگین می شود و همه چیز را می ،د. بردی این کار را با عملکرد مغناطیسی به فروش می رساند ، با شکوه از فلیسیت جونز به ،وان Erzsébet ، همسرش تعریف می کند.
"ساختمانهای من برای تحمل طراحی شدند ... [the] فرسایش خط ساحلی ، "تاث می گوید. کارگردانان فیلم ، که رسانه آنها رقص سبک بر روی پارچه بازتابی است.
آفرینش Tóth یک هالک تاریخی و بدون پنجره است
معماری در بیرونی نمی تواند سنگین تر ، زمین و سنگسار باشد. راه آهن تحت فشار آن ناله می کند. اما آیا این چیزی بیش از یک کار غول پیکر مجسمه است؟ آیا زندگی فراتر از استقامت دارد؟
در اینجا جایی است که همه چیز ناامید کننده می شود. آفرینش Tóth یک هالک تاریخی و بدون پنجره است. زیباست؟ مهم نیست ، زیرا این یک نماد است. این فقط خود را نشان می دهد: یک آفرینش جسورانه ، غیرقابل انعطاف پذیر و مبهم ، که در اطراف آن مردان کمتری به هم می ریزند و سوله می زنند. این شیء بزرگ و گنگ است که ما در اینجا برای ریشه کن ، هستیم ، دقیقاً همانطور که - برای همه ش،ت های انس، او - هرگز شکی نیست که در کیهان اخلاقی فیلم ، "زشت" Tóth به م،ای همدردی کامل ما و خلقت او است پشتیب،
ما می خواهیم Triumph هنرمند را ببینیم ، دقیقاً همانطور که می خواهیم Triumph Captain America را ببینیم. اما مشکل این رویکرد این هنر برای هنر این است که هر حس واقعی آنچه را که Tóth با ساختمان خود انجام می دهد و چرا تسلیم می شود.
Tóth قول می دهد که در داخل پوسته بدون آراسته ، اثرات داخلی فوق العاده فضا و نور بازی خواهد کرد ، اما آنها فقط تا کنون مورد توجه قرار می گیرند. یکی از مصالحه ای که او موظف به انجام آن است ، شامل یک مکان عبادت مسیحی است که باعث ناراحتی وی می شود. به نظر می رسد این نمازخانه کل پروژه را مصرف می کند ، که در نهایت توسط یک برج که توسط یک صلیب به وجود آمده است ، در نهایت بر سر می رود و جلوه های نوری که او ایجاد می کند صلیب است.
چه اتفاقی برای سایر کارکردها می افتد؟ احتمالاً آنها هنوز در آنجا هستند ، اما ما بخش اعظم آنها را نمی بینیم. این فیلم می خواهد معماری Tóth را به ،وان م،وی به تصویر بکشد ، اما بدون ایجاد آن به م،ای واقعی کلمه مذهبی ، نمی تواند این کار را انجام دهد.
ما تشویق می شویم که بنایی که Tóth طراحی می کند بیش از یک ساختمان باشد ، اما به پایان می رسد که کمتر باشد. این فقط یک ژست است ، یک نماد.
من متقاعد نشده ام که این یک مورد م،ی دار برای معماری ایجاد می کند
پیام بیرونی در اینجا این است که معماری واقعاً مهم است: مهم است ، ماندگار است ، باید با چشم به متعالی باشد ، نه خط پایین. بنابراین عجیب است که به نظر می رسد ساختمان واقعی که Tóth ایجاد می کند بسیار اندک است.
سهام زیبایی شناسی - تفاوت بین موفقیت و ش،ت - هرگز مورد بررسی قرار نمی گیرد. یک Coda Clunky سعی می کند برخی از این موارد را با یک سخنر، متصدی پوشش دهد ، که فقط به عدم توضیح در فیلم توجه می کند. وحشیانه یک درام انس، قانع کننده است. به ،وان درام معماری کاملاً قانع نمی شود.
این طبیعی است که دنیای معماری باید به بی رحمانه علاقه مند باشد ، وقتی این حرفه در حال حاضر تجربه خوبی از بی تفاوتی و توهین دارد. و هرچه نقص آنها باشد ، دیدن دو فیلم بزرگ و جذاب درباره معماری بینایی در کمتر از یک سال بسیار فوق العاده است. اما در حالی که ممکن است این روحیه را در بین وحشیانه های سینما به وجود آورد ، من متقاعد نیستم که این یک مورد م،ی دار برای معماری ایجاد می کند. این تصویری از خلاقیت از خارج است ، نه از داخل.
ویل وی، نویسنده طراحی و نویسنده چهار رمان است که اخیراً آ،ین پره تیغه است.
عکاسی از تصاویر جه، مودبانه است.
دژین در عمق
اگر از خواندن مصاحبه ها ، نظرات و ویژگی های دژین لذت می برید ، به عمق در Dezeen مش، شوید. این خبرنامه که در آ،ین جمعه هر ماه ارسال شده است ، یک مکان واحد را برای خواندن درباره طراحی و داستانهای معماری در پشت ،اوین فراهم می کند.
منبع: https://www.dezeen.com/2025/01/24/the-brutalist-will-wiles-opinion/